شيطان پرستي (9) : زمينههاي پيدايش شيطان پرستی
شيطان پرستي (9) : زمينههاي پيدايش شيطان پرستی
شيطان پرستی - قسمت نهم
تهیه کننده : محمود کریمی
منبع : راسخون
منبع : راسخون
زمينههاي پيدايش شيطان پرستی را به صورت اختصار در عوامل زير ميتوان جستجو كرد:
پس از رنسانس و برداشته شدن سختگيريهاي افراطي و متعصبانه ارباب كليسا، ناهنجاريهاي متعددي فراهم آمد به ويژه گرايش به شيطان پرستي عملاً نوعي نه گفتن و كنار گذاشتن رويكرد كليسا محوري در طول قرون وسطا بوده است. و لذا ميبينيم مقدسات مسيحيان پسوند شيطاني ميگيرند. مانند انجيل و كليساي شيطاني.
تلاش براي جايگزيني اومانيسم و نگرشهاي تجربه گرايانه را نيز نميتوان ناديده گرفت، زيرا محوريت دادن به انسان و اميال و لذات او تنها از راه دينهاي خواسته و ساخته بشري ممكن خواهد بود و شيطانگرايي بهترين جلوه براي بازگشت به سياهيها و تاريكيها است.
رهبري يهوديان به ويژه صهيونيسم نيز در پيدايش و گسترش اين فرقه چشمگير و آشكار است هم از نظر تاريخي و تبارشناسي،شيطانيسم قديمي و مدرن ريشه در دين يهود دارد و هم از نظر سياسي و اجتماعي امروزه يهوديت با ابزار و امكانات گسترده به ويژه از طريق دنياي كتاب و سينما تلاش در ترويج همه جانبه اين فرقه دارد.
افزون بر اينكه سنخيت ميان عرفان يهود يعني كابالا با پديده شيطانگرايي به وضوح مشهود است كه اشتراك در نمادها مانند پنتاگرام يا ستاره پنجپر يكي از نمونههاي روشن آن است.
استفاده از شور و انگيزه جوانان به ويژه در كشورهاي مسلمان از ديگر مؤلفههاي فراگيري اين گرايش است. فعاليتها از طريق پارتيهاي شبانه، گروههاي موسيقي و ميهمانيهاي دوستانه آغاز ميگردد در ادامه با تبليغ نمادها و مشخصههاي ظاهري و در نهايت زمينه آشنايي آنها با انديشهها و رويكردهاي شيطاني را فراهم ميكنند، كه نمونهاي از فعاليتهاي داخلي آنان در شبكه سوم سيما تحت عنوان برنامه شوك پخش گرديد.
علاوه بر موارد پيش گفته كه ميتوان آنها را عوامل خارجي در ترويج شيطانگرايي نام نهاد، عدم اطلاع كافي از عرفان حقيقي و اسلامي نيز آسيب ديگر پيدايش تمام نحلههاي نوپديد است.
از اين رو ميتوان گفت علاوه بر اينكه دستگاههاي تبليغي و فرهنگي كشور موظف به تبيين ماهيت شوم پديده شيطانگرايي و عرفانهاي نوظهورند بايد خود را ملزم به ارائه و ترويج جلوههاي زيبا و فطرت طلب عرفان اسلامي نمايند كه اين از طريق تدوين آثار و نوشتههاي روان، دلنشين و قابل فهم عموم و تهيه فيلمهاي كوتاه و بلند و راهاندازي سايت و وبلاگهاي اينترنتي و برگزاري جلسات در فضاهاي علمي به ويژه جهت دانشجويان و جوانان امكانپذير است.
نتيجه آنكه در اسلام شريعت، طريقت و حقيقت اركان اساسي حركت و كمال بشري به حساب ميآيند كه ناديده انگاشتن هر كدام از آنها باعث خلل در رسيدن به مقصود ميگردد. همان چيزي كه خلأ آن به ويژه شريعتزدايي در مكاتب وارداتي به وضوح ديده ميشود، به قول مولانا، شريعت چراغ، طريقت راه و حقيقت مقصد است و به قول شبستري در گلشن راز:
شريعت پوست، مغز آمد حقيقت
ميان اين و آن باشد طريقت
خلل در راه سالك نقض مغز است
چو مغزش پخته بيپوست نغز است
ادامه دارد ...
/الف
پس از رنسانس و برداشته شدن سختگيريهاي افراطي و متعصبانه ارباب كليسا، ناهنجاريهاي متعددي فراهم آمد به ويژه گرايش به شيطان پرستي عملاً نوعي نه گفتن و كنار گذاشتن رويكرد كليسا محوري در طول قرون وسطا بوده است. و لذا ميبينيم مقدسات مسيحيان پسوند شيطاني ميگيرند. مانند انجيل و كليساي شيطاني.
تلاش براي جايگزيني اومانيسم و نگرشهاي تجربه گرايانه را نيز نميتوان ناديده گرفت، زيرا محوريت دادن به انسان و اميال و لذات او تنها از راه دينهاي خواسته و ساخته بشري ممكن خواهد بود و شيطانگرايي بهترين جلوه براي بازگشت به سياهيها و تاريكيها است.
رهبري يهوديان به ويژه صهيونيسم نيز در پيدايش و گسترش اين فرقه چشمگير و آشكار است هم از نظر تاريخي و تبارشناسي،شيطانيسم قديمي و مدرن ريشه در دين يهود دارد و هم از نظر سياسي و اجتماعي امروزه يهوديت با ابزار و امكانات گسترده به ويژه از طريق دنياي كتاب و سينما تلاش در ترويج همه جانبه اين فرقه دارد.
افزون بر اينكه سنخيت ميان عرفان يهود يعني كابالا با پديده شيطانگرايي به وضوح مشهود است كه اشتراك در نمادها مانند پنتاگرام يا ستاره پنجپر يكي از نمونههاي روشن آن است.
استفاده از شور و انگيزه جوانان به ويژه در كشورهاي مسلمان از ديگر مؤلفههاي فراگيري اين گرايش است. فعاليتها از طريق پارتيهاي شبانه، گروههاي موسيقي و ميهمانيهاي دوستانه آغاز ميگردد در ادامه با تبليغ نمادها و مشخصههاي ظاهري و در نهايت زمينه آشنايي آنها با انديشهها و رويكردهاي شيطاني را فراهم ميكنند، كه نمونهاي از فعاليتهاي داخلي آنان در شبكه سوم سيما تحت عنوان برنامه شوك پخش گرديد.
علاوه بر موارد پيش گفته كه ميتوان آنها را عوامل خارجي در ترويج شيطانگرايي نام نهاد، عدم اطلاع كافي از عرفان حقيقي و اسلامي نيز آسيب ديگر پيدايش تمام نحلههاي نوپديد است.
از اين رو ميتوان گفت علاوه بر اينكه دستگاههاي تبليغي و فرهنگي كشور موظف به تبيين ماهيت شوم پديده شيطانگرايي و عرفانهاي نوظهورند بايد خود را ملزم به ارائه و ترويج جلوههاي زيبا و فطرت طلب عرفان اسلامي نمايند كه اين از طريق تدوين آثار و نوشتههاي روان، دلنشين و قابل فهم عموم و تهيه فيلمهاي كوتاه و بلند و راهاندازي سايت و وبلاگهاي اينترنتي و برگزاري جلسات در فضاهاي علمي به ويژه جهت دانشجويان و جوانان امكانپذير است.
نتيجه آنكه در اسلام شريعت، طريقت و حقيقت اركان اساسي حركت و كمال بشري به حساب ميآيند كه ناديده انگاشتن هر كدام از آنها باعث خلل در رسيدن به مقصود ميگردد. همان چيزي كه خلأ آن به ويژه شريعتزدايي در مكاتب وارداتي به وضوح ديده ميشود، به قول مولانا، شريعت چراغ، طريقت راه و حقيقت مقصد است و به قول شبستري در گلشن راز:
شريعت پوست، مغز آمد حقيقت
ميان اين و آن باشد طريقت
خلل در راه سالك نقض مغز است
چو مغزش پخته بيپوست نغز است
ادامه دارد ...
/الف
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}